شنبه ۱۵ اردیبهشت ۰۳

انواع دریچه های قلب در طیور

۳۷۷ بازديد
: روزنه های درون قلب ازجریان اشتباه خون دربدن پرهیز می نمایند . این روزنه ها از قطعات بافتی زبانه مانندی ساخته شده اند .در‌صورتی‌که خون درجهت عکس جریان یابد،جریان معکوس با این قطعه ها بازخورد می کند وآنها را وادارمی سازدکه بسته شده ومجرا را ببندند .دریچه های دولختی و سه لختی ازجریان معکوس خون وبازگشت خون به داخل قلب خودداری می نمایند .
روزنه
نیم هلالی قلب دودریچه نیم هلالی دارااست . این روزنه ها درخروجی قلب واقع شده اند تا ازبازگشت خون به درون قلب پس از پمپ شدن آن به بیرون دوری کنند . یکی ازاین دریچه ها ازبازگشت خون ازسرخرگ ریوی ( رگ بزرگی که خون را به ریه ها می برد) خودداری می نماید .
دریچه دیگرازبازگشت خون درآئورت( سرخرگ کلیدی بدن، که برای ارسال به تن است) خودداری می کند .
عملکرد
دریچه نیم هلالی محفظه تحتانی قلب منقبض می شود وخون را ازطریق دریچه نیم هلالی واقع درخروجی قلب بیرون می راند،فشاربالای خون سه قطعه انعطاف پذیرواقع دردریچه را بازمی کند واین قابلیت و امکان را مهیا می سازد که خون ازقلب خارج شود و هنگامی که قلب در میان دوتپش استراحت می کند،خون آغاز به بازگشت به داخل قلب می کند،این جریان معکوس سه محیط را پرمی نماید وموجب بسته شدن آن‌ها می شود .
دریچه
دهلیزی – بطن دودریچه درقلب وجود دارااست که برگشت خون ازمحفظه های تحت قلب به داخل محیط های فوقانی پرهیز می نماید .روزنه دو لختی در سمت چپ قلب قرار دارد .به سوی راست روزنه های سه لختی قراردارند . ماشین جوجه کشی
تلاش
دریچه دولختی زمانی که خون ازمحفظه فوقانی قلب به محیط تحتانی آن جریان می یابد ازدریچه قیفی شکلی دولختی عبورمی کند .جریان خون درجهت صحیح هنگام استراحت قلب در میان دو پش به سادگی ازاین دریچه عبورمی کند، وقتی که محیط تحتانی منقبض می شود، خون شروع به جریان درجهت عکس می نماید وبا بازخورد با قطعه های بافتی روزنه موجب بسته شدن آن می شود، طنابهای متصل به این قطعات بازدارنده ازبرگشتن بی نقص آنان می شوند .
تپش
قلب وسرعت آن قلب درتمام زمان عمرباسرعت بیش ازیک باردرثانیه می تپد .خون ازرگهای خونی که سیاهرگ نامیده می شوند به داخل قلب می ریزد .ماهیچه قلبی خون را به رنج فشرده وخون پایین فشاربه داخل رگهای دیگری که به سرخرگ موسومند رانده می شود .همانگونه که ذکر شوید قلب ازنوع خاصی ماهیچه ساخته شده می‌باشد که هیچگاه خسته نمی شود .این ماهیچه 60 تا 80 باردردقیقه فشرده ورها می شود .هنگامی که ورزش می کنیم .این رقم می تواند تا 100 باردردقیقه افزایش یابد .
رابطه
قلب ورگهای خونی خون وقتی که ازقلب خارج می شود به همگی جا نمی ریزد .بلکه به آرامی وارد لوله هایی بنام رگهای خونی می شود .در آغاز خون به داخل لوله هایی بنام سرخرگها جریان می یابد . سرخرگهایی که قلب را ترک می کنند، لوله های ضخیمی می باشند .اصلی ترین آنها(( آئورت)) نام داردکه قطرآن5/2 سانتیمتر(یا یک اینچ)است،سرخرگها بلافاصله به لوله های کوچکتر متعددی تقسیم و شاخه شاخه می شوند .
این رگهای خونی، خون را به کلیه قسمتهای تن حمل می کنند .هرچه ازقلب دورتر می شوند،رگهای خونی بیشتری و با میزان های کوچکتری وجود دارااست .باریکترین رگهای خونی مویرگها نام دارا‌هستند که آنقدرکوچک می‌باشند که برای دیدن آنان نیازبه میکروسکوپ میباشد . مویرگها به یکدیگرملحق می شوند ورگهای بزرگتری را بوجود می آورند .این رگها خون را به سمت قلب برمی گردانند .این رگها سیاهرگ نامیده می شوند،هرچه به سمت قلب نزدیکتر می شوند .تعدادشان کمترواندازه شان بزرگترمی شود .
مطرح ترین سیاهرگها، خون را به داخل قلب تخلیه می نمایند .درواقع رگها خون بدن را دریک چرخه حمل می نمایند .سرخرگها خون را ازقلب دورمی کنند،مویرگها به قسمتهای متفاوت تن خون رسانی می کنند،سیاهرگها خون را به قلب برمی گردانند، قلب ورگهای خونی راسیستم گردش خون می نامند . که موجب گردش خون درتمام بدن می شوند درواقع قلب شایسته ترین پمپی هست که دراین امردخالت داراست .
-
دهلیز چپ خون
دربردارنده اکسیژن بسیار ودی اکسیدکربن اندک ازریه ها وازطریق وریدهای ریوی (سیاهرگهای ریوی) به باطن دهلیزچپ وازمیان روزنه دو لختی یا این که میترال به باطن بطن چپ سوق دهی می شود .
-
بطن چپ با انقباض بطن چپ خون ازطریق دریچه آئورت وشریان آئورت به تمام بافت های بدن می برسد .
-
دهلیز راست خونی که ازبافت های تن که حاوی اکسیژن کم ودی اکسید کربن فراوان می باشد ازطریق وریدهای اجوف تحتانی وفوقانی به دهلیزراست وارد می شود وازمیان دریچه سه لختی یا این که تریکوسپید به بطن جهت دهی می شود .
-
بطن راست با انقباض بطن راست خون ازطریق دریچه ریوی و شریان ریوی به داخل ریه ها انتقال یافته تا درآنجا تبادل اکسیژن ودی اکسید کربن رخ گیرد .
گردش
خون ششی گردش خون ششی،به آن بخش ازگردش خون گفته می شودکه همه خون را درشش ها،به جریان می اندازد .خون قلیل اکسیژن،ازراه سیاهرگ های بزرگی،به اسم والا سیاهرگ گذشته وبزرگ سیاه رگ پسین،به دهلیزراست می رود .سپس،خون ازدریچه سه لختی گذشته،وارد بطن راست گردیده وازآنجا به داخل سرخرگ ششی،پمپ می شود .
سرخرگ ششی،دوشاخه می شودوهرشاخه،به یک عدد ازشش ها می رود .هرشاخه،به رگهای کوچکتری به اسم سرخرگ لبی،تبدیل می شودکه هر مورد به یکی ازبخش های(لب های)شش می رود .این رگها نیزتقسیم گردیده وسرانجام،آرتریول هاومویرگ های ششی را به وجود می آورند .مویرگ های ششی،با آلویول های ششی درارتباط می‌باشند .دراینجا،کمترین مقدار بافت،هوای داخل شش هاوخون مویرگی راازهم جدا می کند که تبادل گازها دربین هوا وخون را سهل و آسان می سازد .
پس ازتبادل گازها،خون آبی رنگ وکم اکسیژن،به خون قرمزواکسیژن دار،تبدیل گردیده ووارد ونیول ها میشود .سرانجام،سیاهرگ های ششی،خون اکسیژن داررا به دهلیزچپ می ریزند؛ دراینجا،گردش خون ششی به نقطه نهایی می برسد .
سرخرگها
سرخرگ هاازقلب آغازمی شوند وپس ازبیرون داخل شدن ازقلب،شاخه شاخه شده وسرانجام،به سرخرگ های بسیارریزی،به نام آرتریولتبدیل می شوند .آرتریول ها،بامویرگها رابطه پیدا می کنند،ومویرگ ها،دوباره به هم می پیوندند وسیاهرگ های بسیارریزی،به اسم ونیول را می سازند .ونیول ها به یکدیگرپیوسته ،وسیاهرگ های بزرگتررا می سازند؛سرانجام،سیاهرگ های گران قدر به قلب می پیوندند .
دیواره سرخرگ های بزرگ،الاستیک وکشش پذیراست .دیواره سرخرگ های متوسط،مقدار متعددی ماهیچه صاف داردکه قطردهانه رگ را کنترل کرده ودرنتیجه،مقدارخونی راکه از سرخرگ عبورمی کند،تنظیم می کنند .
بخش نهایی آرتیریول ها نیزماهیچه صاف دارد،ومقدارخون واردشده به مویرگ هاراکنترل می کند .نیروی جانور دردیواره آرتیول ها،موجب نگهداری فشارخون در سیستم سرخرگی می شود .الاستیسیته دیواره سرخرگ های بزرگ،برای نگهداری فشارخون،هنگام انبساط قلب، واجب می باشد .
سرخرگ
های کلیوی سرخرگهای کلیوی،به تمامی ها خون می رسانند .یک جفت می‌باشند .این سرخرگها،پس از سرخرگ مزنتریک قبل قراردارند .درحیوان نر؛سرخرگهای بیضه(سرخرگهای اسپرماتیک درونی)،پس ازسرخرگ کلیوی همان سمت،جدا می شوند .درماده،سرخرگهای تخمدانی (سرخرگهای رحمی-تخمدانی)،ازهمین موقعیت،جدا می شوند .این سرخرگها،خون خون را به تخمدانها وبخش های پیش رحم می برند .
گردش
خون باب جگر خون سیاهرگی معده،روده ها،پانکراس(لوزالمعده)وطحال،ازراه سیاهرگ باب به جگرمنتقل شده، ودرآنجا پالایش می شود .سیاهرگ باب،پس ازورودبه جگر،به شاخه های کوچک تری تبدیل گردیده وسرانجام،به سینوس های(شبکه مویرگی)جگرختم می شود .دراین بخش،خون با سلول های جگرتماس پیدا می کندوپس ازآنکه ذیل تاثیرسلول های جگرقرارگرفت،به سیاهرگ مرکزی هریک ازلب های جگرمی رود .سیاهرکهای مرکزی به نیز می پیوندند وسرانجام،سیاهرگ جگررا می سازندکه به گرانقدر سیاهرگ پسین می پیوندد .
سیسنم باب،به سسیتم خونی گفته می شودکه درآن،یک سیاهرگ،به کانال ای مویرگی تبدیل شودکه دوباره به هم پیوسته تایک سیاهرگ دیگررابه وجود آورند .در میان هیپوتالاموس وهیپوفیز قبلی نیزیک سیستم باب،به اسم سیستم باب هیپوتالاموس-هیپوفیزوجود داردکه هورمون های هیپوتالاموس رابه سلول های هیپوفیزمی رساند .درپرندگان وبرخی خزندگان ودوزیستان، گوشه ای از خون اندام های حرکتی پسسین،به تمامی ها وارد می شودویک سیستم باب رابه وجود می آورد .
سیاهرگ
ها سیاهرگ ها نسبت به سرخرگ های مشابه،گشادترولی دیواره آنها نازکتراست .مقدارماهیچه صاف دردیواره سیاهرگ هابسیارکم می‌باشد .روزنه های دولختی(که به آنان دریچه های لانه کبوتری نیزگفته می شود)درسراسرسیستم های سیاهرگی ولمفاوی به طور،نامنظم متفرق اند . این روزنه ها معمولاجایی چشم می شوند که دویا چندین سیاهرگ به نیز می پیوندندتا سیاهرگ بزرگی را به وجود آورند .وضعیت قرارگرفتن این دریچه ها،به راه ای است که تنها اذن می دهند،خون دریک سو(جهت)حرکت نماید .وجود این دریچه ها ازبازگشت خون به درون شبکه مویرگی خودداری می نماید وهمچنین،موجب می شود تا در پی انقباض ماهیچه یا این که حرکت اندام ها،خون به سوی قلب جریان پیدا نماید .
نبض
سیاهرگ وداج تنفس به وسیله تغییراتی که در فشار داخلی قفسه سینه تولید می کند، موجب ارتقاء و کاهش ریتمیک مقدار ورید وداج در محل ورود آن به درون قفسه سینه در خلال گشوده دم ودم می گردد . چنین نوسانی در ورید وداج ، به خصوص در بیماران با ایراد تنفسی، معلوم تر می باشد وبه عنوان شاخص بیماری تنفسی به فعالیت می رود . در بیشتر گاوهایی که خیلی مضاعف عضلانی نیستند ویا پوست ضخیمی ندارند، در طی سیستول دهلیز جدا مختصری در جریان مداوم خون سیاهرگی به وجود می آید واین انقطاع، انبساط خفیف تا ملایمی را در نزدیکترین قسمت ورید وداج به قفسه ایجاد می نماید . این انبساط احساس یک موج نبض را که به طرف رمز در جنبش می باشد القا می نماید امادر حقیقت صرفا یک انبساط عروقی آنالیز رونده می‌باشد که به ظواهر عکس مسیر جریان خون می باشد و نبض سیاهرگی منفی یا این که دهلیزی نامیده می شود . در گاو تندرست زمانی که بخش پائینی ورید متعاقب به هم فشار دادن یک نقطه آن خالی می شود، این نبض ناپدید می گردد- آزمایش فشار بر روی سیاهرگ در اینجا منفی است . نبض منفی در سیاهرگ شیری هیچ زمان دیده نمی شود، چرا که پایین خیس از قلب قرار گرفته هست . زمانی که دریچه سه لتی کاملا بسته نمی شود، یه خرده از خون جانور در نیمه راست قلب در خلال سیستول بطنی بجای عبور از سرخرگ ریوی به طور فعال به طرف عقب درامتداد سیاهرگهای بلندمرتبه رانده می شود .دراین مورد ها ورید وداج دارنده نبض حقیقی و پاتولوژیک است وبا اجرای آزمایش فشارروی سیا هرگ نیز ناپدید نمی شود .این نبض سیاهرگی مثبت یا این که بطنی قلمداد می‌گردد ودرسیاهرگ شکمی( شیری)نیز مشاهده می گردد .
درصورت وجودنارسایی میترال یا این که نارسایی نیمه چپ قلب،ادم یا خیزریوی ونهایتا خیزریوی کف آلود به همراه سرفه و تاکی پنی درحیوان مشاهده می گردد .
درنارسایی نصفه راست قلب یا این که نارسایی روزنه سه لختی،خون به طرف سیاهرگهای تعالی ( بجای عبورازسرخرگ ریوی) پس زده گردیده ودرنتیجه منجربه ادم یا خیززیرپوستی anasarca( بخصوص درناحیه فک، گردن وپوست حیطه جلوی قفسه سینه)وخیزدرمحوطه بطنیascites،ناحیه صدری hydrothorax وآبشامه قلب hydropericardium می گردد .اگرپرخونی باندازه کافی شدید باشد روی کبد وکلیه نیزتاثیرمی گذارد .بطوریکه درکبد سبب ساز تورم وازدست دادن فعالیت نرمالش می گردد .درادامه با وخامت بیماری روی سیستم سیاهرگی باب Portal system نیزاثرگذاشته وباعث مشکل درهضم وجذب دردستگاه گوارش میگردد وهمچنین خروج ترشحات ترانسودائی Transudation بداخل روده ها راسبب گردیده ولذا منجربه اسهال می گردد(درابتدای بیماری مدفوع نرمال است ودرمراحل توسعه یافته اسهال ظاهرمیشود) .سیاهرگهای سطحی تن نیزمتسع می شوند درهمین ارتباط نیزسیاهرگ وداج نیزمتسع ونبض دارمی گردد .
خلل درکلیه ها بدنبال کاهش جریان خون ورودی سرخرگی وکاهش اکسیژن و تخریب سلولها Anoxicdamage درگلومرولها موجب کاهش ادرارودفع پروتئینهای پلاسما (آلبومین) می گردد .
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.